![]() |
![]() |
از کوچه های بلندآشیانه ی فاخته
می آیم
گفته، نگفته حرفی
نرسیده ازگردِ راهی
پرسیده، نپرسیده نشانی و نامی
همینطور برتنم
تازیانه می زند درد
همینطور بردلم
دشنه می زند دوست
ازکوچه های بی کلام غریبی
می آیم
و برپیشانی ام
نشانی آهی
پیچیده درعمق سیاهِ هلالی
انگار که ردِ پای ماهی باشد
![]() |
![]() |